دانلود نمونه سوال و تلخیص دروس حوزه علمیه خراسان و قم
دانلود نمونه سوال و تلخیص دروس حوزه علمیه خراسان و قم

دانلود نمونه سوال و تلخیص دروس حوزه علمیه خراسان و قم

آیا استغفار پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از گناه بود؟ !

آیا استغفار پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از گناه بود؟ ! 

  

با توجّه به ادلّه قطعى و محکمى که بر عصمت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) داریم ، گناهى که در این آیه به پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نسبت داده شده ، ظاهرش قطعاً مراد نیست . بدین خاطر چاره نداریم که از ظاهر آیه صرف نظر کرده و یکى از احتمالات زیر را درباره آن روا شمریم:

 

1 ـ پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) کارهایى را در ارتباط با خلق خدا انجام مى داد و به امور آنان رسیدگى مى کرد ، حتى گاهى دعوت کودکان را رد نمى کرد و به تقاضاهاى کودکانه آنان پاسخ مثبت مى داد ; این ها همه ، گرچه عبادت عظیم و طاقت فرسایى براى حضرتش بود، امّا او آن ها را یک نوع فاصله و جدایى ، بین خود و خداىِ خویش مى دید و از این باب که « حَسَناتُ الأَبْررِ سَیِّئاتُ الْمُقَرَّبینَ » (کارهاى خوب نیکان ، گناهان بار یافتگان حریم قدس است) آن توجّهات و رسیدگى ها را نوعى گناه و کوتاهى براى خود به حساب مى آورد . بدین جهت مقیّد بود روزى صد بار استغفار کند و تا استغفار نمى کرد آرام نمى گرفت و خدا هم با توجّه به این حالت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) به او دستور استغفار براى آنچه او براى خود گناه مى داند ، مى دهد . گرچه از نظر خدا گناهى به شمار نمى آمد.

 

2 ـ این دستور به پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از این جهت بود که امّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)، به اهمیّت استغفار و نقش والاى آن در توفیقات مادّى و معنوىِ خویش  پى ببرند و با تأسّى به حضرتش براى گناهان و لغزش هاى خود استغفار کنند تا از عذاب خداوند در دنیا و آخرت نجات یابند و به سعادت ابدى دست پیدا کنند . مخصوصاً که اکثر مردم مقیّد بودند که هر کارى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) مى کند آن ها هم همان را انجام دهند. لذا خدا به پیامبرش چنین خطاب مى کند تا دیگران از او درس بگیرند.

 

3 ـ گناه یک جمعیتى که معتقد به مکتب خاصّى هستند خواه ناخواه به نام صاحب آن مکتب تمام مى شود هر چند او آنان را از آن برحذر داشته باشد. خدا هم در این آیه ، گناه امّت پیغمبرش را به او نسبت داده و مى فرماید: « براى گناهت استغفار کن »  یعنى اى پیامبر اگر نجات امّتت را مى طلبى ، براى گناهان آنان طلب آمرزش نما تا به این واسطه شفاعت تو را در حق ایشان بپذیریم .

 

استغفار پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) عامل دست یابى به شفاعت کبرى !

 

دست یافتن به مقام محمود و شفاعت کبرى، براى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از طریق نماز شب و استغفار در سحرگاهان، به دست مى آید . آن جا که خداوند خطاب به او مى فرماید:

 

( وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِه نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً ). (سوره اسراء ، آیه 79)

 

و پاسى از شب را ( از خواب برخیز و ) قرآن و نماز بخوان ; این یک وظیفه اضافى براى توست، امید است پروردگارت تو را به مقامى درخور ستایش برانگیزد .

 

گفته اند: مقام محمودى که خدا به پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) عطا کرده است، به خاطر بیدارى در سحر و پرداختن به تلاوت قرآن و مناجات با خدا و استغفار براى امّتش بوده است . و این همان مقام شفاعت کبرى است که از مختصّات آن حضرت به شمار مى رورد.

 

گویا استغفار آن حضرت در سحرگاهان براى شیعیان و دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) یکى از عوامل دست یافتن آنان به شفاعت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)و در نتیجه ، رسیدن به آمرزش خداوند است. و این خود شاهدیست براى احتمال سوم در آیه مذکور .

 

شاهد دیگر براى این احتمال ، آیه دیگرى است که خداوند به صراحت به پیامبرش دستور مى دهد براى گناهان امتش استغفار کند تا از عذاب آنان چشم بپوشد . آن جا که مى فرماید:

 

( فَاعْفُ عَنْهُم وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ ). (سوره آل عمران ، آیه 159)

 

از آن ها درگذر و برایشان استغفار کن .

 

وجود پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) مهمترین عامل دفع بلاست

 

استغفار پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) براى امّتش ، نه تنها باعث دفع بلا و عذاب از آنان بود بلکه اصل وجود نازنین آن حضرت در میان امّتش ، مایه برطرف گشتن عذاب بود ، که خداوند در شأن او مى فرماید:

 

( وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ ). (سوره انفال ، سوره 33)

 

( اى پیامبر ) تا تو در میان آنان هستى ، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد.

 

اگر وجود نازنین پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) باعث دفع بلا و عذاب از امّتش مى گردد شگفتى ندارد ، چرا که وجود مقدّس حضرتش باعث آفرینش و اعطاى فیض وجود به تمام آفریدگان بوده است ، از همین رو بقاى او هم در این عالم مایه برطرف گشتن عذاب از امّت گنهکار اوست.

 

بلکه ، وجود مقدّس پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و استغفار او براى امّتش، نقش وجود آن حضرت را در دفع عذاب از آنان دو چندان مى کرد و سپر بلا بودن آنحضرت را برتر و بالاتر از استغفار خودِ مردم مى ساخت، و بلکه استغفار آن حضرت براى مردم ، قابل قیاس با استغفار همه امتش در دور ساختن عذاب خداوند نیست. و این نکته اى است که خود آن وجود نازنین در سخن دُرر بارى بدان اشاره کرده اند:

 

« مَقامى فیکُمْ وَالاِْسْتِغْفارُ لَکُمْ حِصْنٌ حَصینٌ مِنَ الْعَذابِ، فَمَضى أَکْبَرُ الحِصْنَیْنِ وَ بَقِىَ الاِْسْتِغْفارُ فَأَکْثِرُوا مِنْهُ ، فَاِنَّهُ مُمْحاةٌ لِلذُّنُوبِ . قالَ اللهُ تَعالى: ( وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ). (جامع الاخبار ، ص 146 ، ح 5)

 

بودن من در میان شما و استغفار کردنم براى شما سپر محکمى است براى جلوگیرى از عذاب ، ( بعد از مرگ من ) بزرگترین سپر از میان شما رفته و استغفار ( که سپر کوچکتر است ) باقى مانده است . پس زیاد استغفار کنید که گناهان را نابود مى کند. خداى متعال فرموده است: « ( اى پیامبر ) تا تو در میان آنان هستى ، خداوند آن ها را مجازات نخواهد کرد، و تا خود آنان هم استغفار مى کنند خدا آن ها را عذاب نمى کند » .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد