ولایت ، مهمترین شرط پذیرش توبه و استغفار
مهمترین شرطى که براى پذیرفته شدن توبه و استغفار از آن یاد شده است، و بلکه شرط پذیرش و تأثیر سایر شرایط نیز به شمار مى رود ، اعتقاد به مقام ولایت و خلافت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (علیه السلام) به عنوان اوّلین خلیفه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)و امامت فرزندان معصومش تا امام زمان (علیهم السلام) است.
این مطلب ، در آیات و روایات فراوانى که سُنّى و شیعه نقل کرده اند مورد تأکید قرار گرفته است و فراتر از حدّ تواتر است که بیان تفصیلى آن ، کتاب هاى مستقّلى را مى طلبد ، و ما در این جا فقط به بعضى از آیات و روایاتى که در ارتباط با نقش بنیادى ولایت اهل بیت (علیهم السلام) در پذیرفته شدن توبه و استغفار آمده است اشاره مى کنیم.
حفص بن غیاث گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
لا خَیْرَ فِى الدُّنْیا إِلاّ لِرَجُلَیْنِ : رَجُلٌ یَزْدادُ فى کُلِّ یَوْم إِحْساناً ، وَ رَجُلٌ یَتَدارَکَ ذَنْبَهُ بِالتَّوْبَةِ . وَ أَنّى لَهُ بِالتَّوْبَةِ وَ اللهِ لَوْ سَجَدَ حَتّى یَنْقَطِعَ عُنُقُه ما قَبِلَ اللهُ مِنْه إِلاّ بِوَلایَتِنا . (وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 76)
در دنیا جز براى دو نفر خیرى نیست :
1 ـ مردى که هر روز نیکوکاریش را افزایش مى دهد.
2 ـ مردى که گناهش را با توبه اش جبران مى کند . و کجا مى تواند توبه واقعى کند ، به خدا سوگند اگر آن قدر سجده کند که گردنش قطع شود، خدا از او نمى پذیرد مگر آن که ولایت ما اهل بیت ( (علیهم السلام) ) را بپذیرد و معتقد به امامت ما گردد .
عبدالله بن عباس نیز ، سخنى زیبا از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در مورد شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل مى کند که به همین معنا اشاره دارد. او مى گوید:
در منى حسّان شاعر را دیدم که در محضر پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)ایستاده بود و مردم هم جمع بودند ، پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) رو به مردم کردند و فرمودند:
مَعاشِرَ النّاسِ ، هذا عَلِىُّ بْنُ أَبى طالب ، سَیِّدُ الْعَرَبِ وَالْوَصِىُّ الأکْبَرِ ، مَنْزِلَتُه مِنّى مَنْزِلَةُ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلاّ أَنَّه لا نَبِىَّ بَعْدى ، لاتُقْبَلُ التَّوْبَةُ مِنْ تائِب إِلاّ بِحُبِّهِ .
اى مردم ! این على بن ابى طالب است که آقاى عرب و بزرگترین وصىّ ( من ) است ، جایگاه او نسبت به من همان جایگاه هارون نسبت به موسى (علیه السلام)( خلافت و جانشینى بعد از او ) است ، توبه هیچ توبه کننده اى پذیرفته نمى شود مگر به خاطر محبّت او ( که همراه با عقیده به مقام خلافتش باشد ) .
سپس پیامبر (صلى الله علیه وآله) به حسّان رو کردند و فرمودند: درباره ما شعرى بگو.
حسّان فورى این اشعار را سرود:
1 ـ لا تُقْبَلُ التَّوْبَةُ مِنْ تائِب *** إِلاّ بِحُبِّ إِبْنِ أَبى طالِب
2 ـ أَخُو رَسُولِ اللهِ بَلْ صِهْرُه *** وَالصِّهْرُ لاَیَعْدِلُ بالصّاحِبِ
3 ـ وَ مَنْ یَکُنْ مِثْلُ عَلِىّ وَ قَدْ *** رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ مِنَ المَغْرِبِ ( بشارة المصطفى ، ص 147)
1 ـ از هیچ توبه کننده اى توبه اش پذیرفته نمى شود مگر بخاطر محبت ( و ولایت ) على بن ابیطالب (علیه السلام).
2 ـ همان که برادر رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)، بلکه داماد اوست و داماد هیچ گاه برابر صحابى نیست ( بلکه به مراتب از او برتر است ) .
3 ـ چه کسى مثل على (علیه السلام) است ، در حالى که او شخصیّتى است که خورشید برایش از مغرب برگردانده شده است.
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه اى به همین مطلب اشاره مى کنند و جایگاه ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را در ارتباط با پذیرش توبه شخص گنهکار بیان مى فرمایند.
یعقوب بن شعیب گوید: از امام صادق (علیه السلام) سؤال کردم معناى فرمایش خداوند در این آیه چیست که مى فرماید:
( وَ إِنّى لَغَفّارٌ لِمَنْ تاب وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى ) (سوره طـه ، آیه 84)
« من بسیار آمرزنده ام براى کسى که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد و سپس هدایت یابد » .
امام (علیه السلام) فرمودند: « وَ مَنْ تابَ مِنْ ظُلْم ، وَ آمَنْ مِنْ کُفْر ، وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى إِلى ولایَتِنا » . (بحارالأنوار ، ج 27 ، ص 176)
مقصود آن است : هر کس از ظلمى ( که به نفس خویش کرده ) توبه کند و از کفرى که در وجودش بوده دست بکشد و به ایمان رو آورد و عمل شایسته و نیکو انجام دهد و سپس به ولایت و معرفت ما هدایت یابد ( به مغفرت خداوند دست خواهد یافت ) .
این جمله را در حالى فرمودند که ، به سینه خود اشاره مى کردند.
گویا مقصود حضرت از این بیان این است :
اگر کسى بخواهد از توبه و استغفارش بهره برده و به آمرزش خداى غفّار دست یابد ، باید قبل از توبه اش ، معرفت به مقام و شخصیّت ما پیدا کند ، و به خلافت و امامت ما اهل بیت (علیهم السلام) ، مخصوصاً امام زمان خویش معتقد گردد، تا خداوند توبه اش را بپذیرد و از گذشته اش صرف نظر فـرمایـد.
در حدیث دیگرى امام (علیه السلام) با بیانى روشن تر این مطلب را به اصحاب خویش گوشزد مى فرمایند.
داود رقّى گوید: بر امام صادق (علیه السلام) وارد شدم و به حضرتش گفتم: جانم به فدایت باد ، این که خدا در قرآن مى فرماید:
( وَ إِنّى لَغَفّارٌ لِمَنْ تاب وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى ) (سوره طـه ، آیه 84)
« من بسیار آمرزنده ام براى کسى که توبه کرده، ایمان آورده ، عمل صالح انجام داده و سپس هدایت یابد » .
این هدایتى که بعد از توبه و ایمان و عمل صالح ، عنوان گردیده است ، هدایت به چیست ؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
مَعْرِفَةُ الأَئِمَّةِ وَاللهِ ، إِمامٌ بَعْدَ إِمام .
به خدا سوگند ( مراد خداوند ) شناخت امامان معصوم ، امامى بعد از امام دیگر است . (بحارالأنوار ، ج 27 ، ص 198)
امام باقر (علیه السلام) نیز ، بعد از آن که آیه مذکور را تلاوت کردند، در سخن پربارى فرمودند:
وَ اللهِ لَوْ أَنَّهُ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لَمْ یَهْتَدِ إِلى وَلایَتِنا وَ مَوَدَّتِنا وَ یَعْرِفَ فَضْلَنا ما أَغْنى عَنْه ذلِکَ شَیْئَاً .
به خدا سوگند ! اگر او توبه کند و ایمان آورد و عمل نیک انجام دهد ولى به ولایت و دوستى ما هدایت نیافته باشد و فضیلت و برترى ما را نشناسد ، توبه و ایمان و عمل صالحش او را بى نیاز نکند و سودى به حالش ندارد . (بحارالأنوار ، ج 27 ، ص 197)
نقش ولایت در پذیرش توبه و آمرزش انسان به قدرى روشن و شفّاف است که در مورد بعضى از اعمال ، مثل توقف در صحراى عرفات در روز عرفه ، که آمرزش خدا حتمى است و هر کس با هر عملى در آن موقف بایستد ، به آمرزش خداوند دست مى یابد ; و در روایات بسیارى آمده است : هر انسان نیکوکار و بدکارى که در صحراى عرفات حاضر گردد و دعا کند ، دعایش مستجاب و گناهش آمرزیده مى شود ; (وسائل الشیعة ، ج 13 ، ص 546 ، باب 18 و ص 544 باب 17) با همه وعده هاى قطعى که در این باره داده شده است ، عدّه اى از این نعمت پر بار محروم شمرده شده اند ; و آنها کسانى هستند که از پذیرش ولایت اهل بیت پاک پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) سر باز زده ، و معتقد به امامت آن بزرگواران بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)نگردیده اند . آرى ! اگر منکرین ولایتِ امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش (علیهم السلام) هر سال عمرشان در روز عرفه ، قدم در صحراى عرفات گذارده و دعا کنند ، گناهشان بخشیده نخواهد شد و به آمرزش خداوند دست نخواهند یافت !
مرحوم علاّمه مجلسى در این زمینه ، روایتى را از فقه الرّضا (علیه السلام) نقل مى کند که شایسته دقت و تأمّل است . حضرتش از پدر بزرگوار خویش حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) چنین روایت مى کنند :
إِنَّه لایَقِفَ أَحَدٌ مِنْ مُوافِق اَوْ مُخالِف فِى الْمَوْقِفِ إِلاّ غُفِرَ لَهُ . فَقیلَ : إِنَّهِ یَقِفُه الشّارى وَ النّاصِبُ وَ غَیرُهُما ؟ ! فقالَ : یُغْفَرُ لِلْجَمیعِ حَتّى إِنَّ أَحَدَهُمْ لَوْ لَمْ یُعاوِدْ إِلى ما کانَ عَلَیْه ، ما وُجِدَ شَىْءٌ مِمّا تَقَدَّمَ وَکُلُّهُمْ مُعاوَدٌ قَبْلَ الْخُرُوجِ مِنَ المَوْقِفِ . (بحارالأنوار ، ج 96 ، ص 11)
هیچکس ، چه موافق ( ما اهل بیت (علیهم السلام) ) یا مخالف ( ما ) ، در موقف عرفات نمى ایستد ، مگر آنکه آمرزیده مى شود .
به امام (علیه السلام) عرض شد : در موقف عرفات برخى از فرقه هاى خوارج ـ که بر امام خود خروج کردند ـ و ناصبى ها ـ که دشمنان اهل بیت اند ـ و غیر این دو گروه ( از سایر فرقه هاى گمراه و مخالف با شما اهل بیت (علیهم السلام) ) مى ایستند ؟ !
امام (علیه السلام) فرمودند : گناه همه آنها آمرزیده مى شود ، بگونه اى که هیچ گناهى از گناهانشان ( در نامه عملشان ) یافت نمى شود ; بشرط آنکه به عقیده باطل خویش باز نگردند . ولى همه اینان قبل از بیرون رفتن از صحراى عرفات به عقیده و عمل خویش باز مى گردند.
بنابراین، کسانى که تاج افتخار ولایت و دوستى امیرمؤمنان و اولاد معصومش (علیهم السلام) را به سر دارند ، باید قدر تشیّع خویش را دانسته ، به هیچ قیمتى از آن دست برندارند و با استغفار و آمرزش خواهى از خداوند، گذشته خود را جبران کنند ; و با عذرخواهى از امام زمان (علیه السلام) ، دل رنجیده آن بزرگوار را بدست آورند. دلى که باگناه شیعیان بدرد مى آید و با توبه و استغفارشان مرهم مى پذیرد.