دانلود نمونه سوال و تلخیص دروس حوزه علمیه خراسان و قم
دانلود نمونه سوال و تلخیص دروس حوزه علمیه خراسان و قم

دانلود نمونه سوال و تلخیص دروس حوزه علمیه خراسان و قم

موانع قبولى استغفار چیه؟ چرا توبم پذیرفته نمی شه؟

موانع قبولى استغفار 

  

بعضى از صفات رذیله و انحرافات فکرى و عملى ، آن قدر مبغوض خداوند است که به هیچ وجه قابل گذشت نیست ، مگر آن که شخص، خود را از آن تهى کرده و به صفات کمالیّه مقابلش مزیّن سازد . وجود چنین صفات رذیله اى در شخص گنهکار ، مانع از پذیرش استغفار و راه یافتن توبه کننده به دیار یار مى گردد، در این گفتار صفاتى را بررسى خواهیم کرد که باعث عدم پذیرش توبه و مانع از تأثیر استغفار مى گردد.

 

1 ـ نفاق و دو رویى

 

یکى از بزرگترین موانع اجابت استغفار ، نفاق و دو رویى است. اگر کسى داراى نفاق بوده و در باطن کافر یا مشرک باشد و به ظاهر خود را مؤمن نشان دهد و شب و روزش را به استغفار بگذراند ، خدا از او نخواهد گذشت. بلکه اگر پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) هم درباره چنین فردى استغفار کند خدا او را نخواهد بخشید . زیرا یکى از آثار نفاق و دو رویى ، دروغگویى و مخالفت ظاهر با باطن است. از این روست که خداوند شهادت چنین افرادى را در مورد رسالت پیامبرش نپذیرفته است، تا آن جا که در بیان حالات و صفات

 

آن ها یک سوره بر پیامبرش نازل کرده و آنان را شدیداً مذمّت فرموده است . و در آغاز سخن مى فرماید:

 

( إِذا جَائَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللهِ وَاللهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ ، وَاللهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَکاذِبُونَ ). (1)

 

زمانى که منافقان نزد تو آمدند و گفتند: ما گواهى مى دهیم که تو فرستاده خدایى ، در حالى که خدا خوب مى داند که تو فرستاده او هستى ( احتیاجى به گواهى آنان نیست ) و خدا گواهى مى دهد که منافقان دروغ گویانند .

 

اینان آن چنان در لجنزار کبر و خودخواهى و نفاق و دو رویى فرو رفته بودند که وقتى به آنان گفته مى شد : بیایید تا پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) برایتان استغفار کند ، بلکه نجات یابید و به حقیقت ایمان دست پیدا کنید; از شدّت نخوت و خودپسندى ، سرهایشان را با حالت استهزاء و انکار تکان داده و تکبّر مىورزیدند . نه حاضر بودند باطن خود را رو کنند، و کفر خود را آشکار سازند ، تا مردم آنان را بشناسند و از آن ها فاصله بگیرند ، و نه راضى مى شدند که از هواهاى نفسانى و افکار شیطانى خویش دست شسته ، و ایمان بیاورند . از این رو خداوند هم با شدّت هر چه تمام تر با آنان برخورد کرده و خباثت باطنى ایشان را آشکار ساخته و مى فرماید:

 

( وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ . سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَاللهُ لَهُمْ ). (2)

 

و زمانى که به آنان گفته مى شود : بیایید تا رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) ،

برایتان از خدا، طلب آمرزش کند، سرهایشان را ( از روى انکار و تمسخر ) چرخانده و روى مى گردانند ، و آن ها را مى بینى که راه سعادت را بر خود و دیگران بسته و تکبّر مىورزند. براى آن ها تفاوت نمى کند که برایشان استغفار کنى یا استغفار نکنى ; خدا آنان را نمى بخشد .

 

از این تعبیر خداوند: ( سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَاللهُ لَهُمْ ) استفاده مى شود که نفاق و دو رویى ، آن چنان انسان را از میدان مغفرت و رحمت خداوند دور مى سازد که اگر پیامبر رحمت (صلى الله علیه وآله وسلم)نیز براى او استغفار و درخواست آمرزش کند، خدا نمى پذیرد.

 

گویا مهمترین شرط سایه افکندن ابر رحمت خداوند بر سر گنهکار قبل از توبه و استغفار ، هماهنگ گشتن ظاهر و باطن او با یکدیگر و رسوخ ایمان ، در دل و جانش و شستن افکار ، از نفاق و دو رویى و پاک ساختن اعمال ، از حیله و دغل بازى است.

 

وجود حالت نفاق در انسان گنهکار ، آن قدر او را از آمرزش خداوندِ غفور دور مى سازد که خداوند در سوره توبه با لحن تندترى این معنا را به پیامبرش (صلى الله علیه وآله وسلم) هشدار مى دهد:

 

( إِسْتَغْفِر لَهُمْ اَوْلا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَاللهُ لَهُمْ ). (3)

 

چه براى آنان استغفار کنى و چه استغفار نکنى ( به حال آن ها فرقى نمى کند بلکه ) اگر هفتاد مرتبه هم براى آنان از خدا آمرزش طلبى ، قطعاً خدا ایشان را نخواهد آمرزید .

 

و سپس با صراحت علّت آن را بیان مى کند:

 

( ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللهِ وَ رَسُولِه وَاللهُ لایَهْدِى الْقَوْمَ الفاسِقینَ ). (4)

 

این بدان علّت است که این منافقان به ظاهر مسلمان ، به خدا و رسولش کافر گشته اند و خداوند مردمِ فاسقِ بد کردار را هدایت نمى کند .

 

همچنین خداوند در مورد دسته اى از مسلمانان که از سفر حدیبیّه ـ جنگ با کفار قریش در رکاب رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) ـ تخلّف ورزیده ، و بعد از پیمان صلح و امتیازاتى که مسلمانان به دست آوردند محضر آن حضرت رسیدند و از ایشان تقاضا کردند براى آن ها استغفار کند ، تا به خیال خویش، سرپوشى روى نفاق و دو رویى خود گذارده باشند و عذرشان پیش مسلمانان موجّه گردد، مى فرماید:

 

( سَیَقُولُ لَکَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا، یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فى قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ لَکُمْ مِنَ اللهِ شَیْئاً إِنْ اَرادَ بِکُمْ ضَرّاً اَوْ اَرادَ بِکُمْ نَفْعاً بَلْ کانَ بِما تَعْلَمُونَ خَبیراً ). (5)

 

به زودى متخلّفان از اعراب بادیه نشین ( نزد تو آمده عذر تراشى کرده و ) مى گویند: حفظ اموال و خانواده ، ما را به خود مشغول داشت ( و نتوانستیم در سفر حدیبیّه تو را همراهى کنیم ) براى ما طلب آمرزش کن. اینان به زبان خود چیزى مى گویند که در دل ندارند، بگو: چه کسى مى تواند در برابر خداوند از شما دفاع کند ، هر گاه زیانى را برایتان بخواهد یا اگر سودى را براى شما اراده کند ( چه چیز مانع آن مى گردد ) و خداوند به تمام اعمالى که انجام مى دهید آگاه است .

 

در این آیه و آیات بعد ، خداوند به منافقانى که اسلام را براى حفظ منافع خود پذیرفته بودند، هشدار مى دهد که اگر ایمان در دل و جان شما رسوخ نکند و در برابر رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و فرامین او تسلیم نشوید، و آن حضرت را در سختى ها و مشکلات کمک و همراهى نکنید ; عذر تراشى و تقاضاى استغفار از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) سودى به حالتان ندارد، زیرا زبان شما با دل هایتان همراه نیست، و بدانید که اگر خداوند به خاطر نفاق شما اراده سوئى نسبت به شما کند کسى نمى تواند آن را از شما دور سازد و استغفار پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز فایده اى برایتان نخواهد داشت.

 

2 ـ شرک به خداوند

 

دوّمین مانع براى پذیرش توبه و استغفار ، آلوده بودن عقیده انسان به پلیدى شرک و دوگانه پرستى است.

 

در قرآن ، خداوند هر گناهى به جز شرک به خودش را قابل آمرزش دانسته و مى فرماید:

 

( إِنَّ اللهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ ). (6)

 

به راستى ، خداوند نمى بخشد که به او شرک ورزیده شود و کمتر از آن را براى هر کس بخواهد مى بخشد .

 

شدت مبغوضیّت شرک به خداوند، در حدّى است که علاوه بر این که مانع از پذیرش اعمال عبادى انسان ، از جمله استغفار و توبه اش مى شود ; مانع از پذیرش استغفار رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و مؤمنان ، در حق او نیز مى گردد .

 

خداوند ، پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و ایمان آورندگان به او را از این که براى مشرکین طلب آمرزش کنند ، نهى کرده است و در سوره توبه مى فرماید:

 

( ما کانَ لِلنَّبِىِّ وَالَّذینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ وَ لَوْ کانُوا أُولى قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحیمِ). (7)

 

براى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و مؤمنان شایسته نیست که براى مشرکان ( از خداوند ) طلب آمرش کنند ، هر چند از نزدیکانشان باشند ( آن هم ) پس از آن که براى آن ها روشن شد که این گروه اهل دوزخند .

 

اگر کسى بگوید: با توجّه به این که استغفار براى مشرک روا نیست ، پس چرا حضرت ابراهیم (علیه السلام) ، براى عموى خود با این که از مشرکین بود استغفار کرد؟

 

در پاسخ این سؤال ، خداوند مى فرماید:

 

( وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهیمَ لاَِبِیهِ إِلاّ عَنْ مَوْعِدَة وَعَدَها إِیّاهُ فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ للهِِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهیمَ لاََوّاهٌ حَلیمٌ ). (8)

 

و استغفار ابراهیم (علیه السلام) براى پدرش ( مراد عمویش آذر است ) فقط

به خاطر وعده اى بود که به او داده بود (تا وى را به سوى ایمان جذب کند ) امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست ، از او بیزارى جست ، به یقین ابراهیم بسیار دعا و زارى کننده و بردبار بود .

 

3 ـ ریا و خودنمایى

 

یکى از چهره هاى شرک به خدا ، ریا و خودنمایى است که شرک خفىّ نامیده مى شود، و به عنوان یکى از گناهان کبیره به شمار مى آید. این صفت رذیله مهمترین حجاب بین بنده و خالق ، و بزرگترین مانع پس از شرک جلىّ ، براى پذیرش اعمال بندگان خدا است. چرا که خداوند عملى را از

بنده اش مى پذیرد که براى خدا انجام دهد، و حقیقت هر عملى هم وابسته به نیّت بنده نسبت به آن عمل است . پس اگر نیّت براى خدا باشد عملى که خدا خواسته تحقق مى پذیرد ، و چنانچه براى غیر خدا باشد ، آنچه را که خدا از او خواسته به جا نیاورده است و مقبول خداوند واقع نمى گردد .

 

مراد از حدیث معروف پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)که فرمودند:

 

إِنَّما الاَْعْمالُ بِالنِّیّاتِ . (9)

 

به راستى حقیقت اعمال وابسته به نیّت ها است .

 

این است که حقیقت عمل را نیّت انسان تشکیل مى دهد . اگر نیّت براى خدا باشد، عمل مقبول درگاه خداوند واقع مى گردد و اگر نیّت براى غیر خدا باشد آن عمل پذیرفته نمى شود.

 

بى جهت نیست که در آیات متعددى از قرآن سفارش به اخلاص و انجام عمل فقط براى خدا شده است و از شریک گرفتن براى او در اعمال نهى گردیده است، خداوند مى فرماید:

 

( وَاعْبُدُوا اللهَ وَلاتُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً ). (10)

 

تنها خدا را بپرستید و عبادت کنید و هیچ چیز را ( در عبادت ) با او شریک نسازید .

 

و یا مى فرماید:

 

( وَادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ ). (11)

 

او را در حالى بخوانید که دین را براى او خالص گردانده باشید .

 

و به پیامبر خویش (صلى الله علیه وآله وسلم) چنین دستور مى دهد:

 

( قُلْ إِنَّ صَلاتى وَ نُسُکى وَ مَحْیاىَ وَ مَماتى للهِِ رَبِّ العالَمینَ لاشرَیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ اُمِرْتُ وَ اَنَا اَوَّلُ الْمُسْلِمینَ ). (12)

 

بگو نماز من ، و حج من ، و زندگى من ، و مرگ من ، براى خدایى است که پروردگار عالمیان است ، هیچ گونه شریکى براى او نیست و به همین ( اخلاص در عبادت و عمل ) فرمان داده شدم ، و من اوّلین کسى هستم که تسلیم فرمان حق گشته و مسلمان شده ام .

 

این بدان خاطر است که تنها ، عملى پذیرفته مى شود که براى او انجام گیرد. پس توبه و استغفار نیز در صورتى پذیرفته درگاه حق مى گردد که تنها براى خدا باشد و هیچ گونه ریا و خود نمایى در آن دیده نشود . امّا اگر هدف شخص توبه گر و استغفار کننده ، غیر خدا باشد و به این امید با خدا راز و نیاز کند که مردم از توبه او با خبر شوند ، نماز شب و استغفار سحرش را بشنوند و اشک ندامت او را هنگام خواندن دعاى کمیل و مناجات با خداوند ببینند; نه نتها از توبه و استغفار خویش بهره اى نمى بَرد ، بلکه عقب گرد کرده و از میدان مغفرت و معنویّت بیشتر دور مى شود و چنین عملى عقوبت خداوند را براى او به دنبال خواهد داشت .

 

4 ـ حق النّاس

 

مانع دیگر از پذیرش استغفار در مورد بعضى از گناهان این است که گناهى که از آن استغفار مى کند ، حق النّاس باشد. مثل این که به کسى بدهکار باشد یا شخصى را مورد ضرب و شتم قرار داده یا غیبت کسى را کرده یا به شخصى تهمت زده باشد . چنین گناهانى را نمى توان با استغفار تنها جبران کرده ، به آمرزش خداوند دست یافت و از برکات استغفار بهره مند گشت. بلکه استغفار از چنین گناهانى زمانى مقبول درگاه خداوند مى شود و باران مغفرت پروردگار بر قامت روح انسان مى بارد ، که صاحبان حق را نیز از خود راضى کند .

 

اگر حقّ مالى است به او برگراند، اگر حقّ عِرْضى است و آبروى کسى را ریخته ، اعاده حیثیّت نماید ، و چنانچه دیه و قصاصى به گردن اوست بپردازد یا خود را در معرض قصاص قرار دهد ، یا به هر صورت دیگرى که مى تواند رضایت صاحب حق را به دست آورد ; آن گاه از خداوند طلب آمرزش کند . در این صورت ، امید مى رود خداوند توبه او را بپذیرد و از برکات استغفار بهره مندش سازد.

 

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخن زیبایى ، شرایط استغفار را در ضمن نکاتى یادآور شده اند ; از جمله مى فرمایند:

 

شرط سوّمِ آن : حقّ تمام مردم را ادا کنى و خدا را در حالى ملاقات

 

کنى که هیچ حقّى به گردنت نباشد. (13)

 

5 ـ اصرار بر گناه

 

مانع دیگر براى پذیرش توبه و استغفار انسان، تکرار گناه و دست نکشیدن از کار زشتى است که از آن توبه مى کند. همان گونه که در معنا و حقیقت استغفار گفتیم ، تا حال ندامت و پشیمانى در کسى ایجاد نگردد و تصمیم بر ترک گناه نگیرد و از کردار زشت خود دست نشوید ; به توبه واقعى دست پیدا نمى کند و استغفارش رنگ خدایى نمى گیرد .

 

کسى که مرتّب گناهى را انجام مى دهد و استغفار هم مى کند مانند کسى است که خدا را مسخره مى کند و بویى از واقعیّت نبرده است.

 

امام صادق (علیه السلام) در سخن زیبایى به این نکته اشاره مى کنند:

 

ا َلتّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ ، وَالمُقیمُ عَلى ذَنْب وَ هُوَ یَسْتَغْفِرُ کَالْمُسْتَهْزِءِ . (14)

 

کسى که از گناهى توبه مى کند همانند کسى است که هیچ گناهى براى او نیست ، و کسى که بر گناهى باقى مى ماند و بر آن اصرار دارد و در عین حال استغفار هم مى کند همانند کسى است که ( خداى خویش را ) مسخره مى کند .

 

رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) چهل سفارش به امیرالمؤمنین (علیه السلام) کرده و فرمودند:

 

« هر کس این سخنان را حفظ کند ( و بدان عمل نماید ) روز قیامت با پیامبران ، صدیقین ، شهدا و صالحین برانگیخته مى شود و اینان رفیقان نیکویى هستند ».

 

از جمله سفارش هاى آن حضرت این بود :

 

 ... وَ أَنْ تَتُوبَ إِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ ذُنُوبِکَ ، فَاِنَّ التّائِبَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ، وَ أَنْ لاتُصِرَّ عَلَى الذُّنُوبِ مَعَ الإِسْتِغْفارِ فَتَکُونَ کَالْمُسْتَهْزِءِ بِاللهِ وَ آیاتِهِ وَ رُسُلِهِ . (15)

 

 ... و این که از گناهان خویش به درگاه خدا توبه کنى . مسلّماً کسى که از گناهان خویش توبه مى کند ، همچون کسى است که هیچ گناهى ندارد. و همراه با استغفار اصرار بر گناهان نداشته باشى که در این صورت همانند کسى خواهى بود که خدا و آیات و رسولان او را مسخره مى کند! .

 

البتّه روشن است که با توجّه به ادّله قطعى و محکمى که بر عصمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است ، معناى این سفارش ها این نیست که چنین صفاتى در امیرالمؤمنین (علیه السلام) وجود دارد و پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)او را از آنها نهى مى کند ، بلکه هدف پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) آن است که این سخنان حکمت آمیز ، از طریق وصیّتش به تمام کسانى که سخن آن حضرت را مى شنوند، برسد . بى شک در میان آنان افراد زیادى یافت مى شوند که داراى این صفات باشند و این سفارش ها براى هدایت آنان مفید باشد.

 

6 ـ پدید آوردن دین جدید و گمراه نمودن مردم

 

یکى از گناهان بزرگى که توبه و استغفار در مورد آن پذیرفته نیست ، ایجاد آیین جدید و گذاردن بدعت در دین خدا و گمراه نمودن مردم از راه و روش توحید و ولایت است . چنین گناهى را با استغفار و عذرخواهى از پروردگار نمى توان جبران کرد، بلکه چنین شخصى زمانى مى تواند از گناه خویش استغفار و توبه کند که بطلان دین اختراعى خود را براى مردم بازگو کرده ، بدعت هایى را که در دین خدا گذارده است از بین ببرد و مردمى را که گمراه ساخته به دین خدا و صراط مستقیم باز گرداند.

 

ابابصیر گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

 

در زمان هاى گذشته ، مردى دنبال دنیا رفت ، خواست که از راه حلال آن را به دست آورد ، ولى نتوانست . از راه حرام و نامشروع در جستجوى دنیا برآمد، باز هم نتوانست ، شیطان نزد او آمد و گفت: مى خواهى تو را به چیزى راهنمایى کنم که بدان وسیله دنیاى فراوان و پیروان زیادى پیدا کنى ؟

 

گفت: آرى.

 

شیطان گفت: دینى اختراع کن و مردم را به سوى آن فرا بخوان .

 

آن شخص چنین کرد، مردم نیز دعوتش را پذیرفتند و از او پیروى کردند و از این راه به دنیاى خوب و ثروت انبوهى دست یافت .

 

بعد از مدّتى فکر عمیقى کرد و با خود گفت: این چه کارى بود که من کردم ؟ دینى اختراع کردم و مردم را به سوى آن فرا خواندم ( و گمراه ساختم ) براى خویش توبه و باز گشتى نمى بینم ، جز این که

 

نزد کسانى بروم که به دین خود دعوتشان کردم و آن ها را از این دین باطل خویش برگردانم.

 

یکى یکى پیش مریدان و پیروانش رفت ، به آن ها گوشزد کرد که آنچه من ، شما را به سویش فرا خواندم باطل است و این آیین بدعتى بود که من از پیش خود ساختم .

 

پیروانش در جواب گفتند: تو دروغ مى گویى ، آنچه به ما گفته اى حقّ است ، تو در دین خویش به تردید افتاده اى و از آن برگشته اى .

 

وقتى این جواب را از آن ها شنید ، غل و زنجیرى تهیه کرد و به گردن خود آویخت و آن را با میخى محکم کرد و گفت :

 

زنجیر را از گردنم باز نمى کنم تا خدا توبه ام را بپذیرد.

 

خداوند به پیامبر آن زمان وحى فرمود : به فلانى بگو:

 

وَ عِزَّتى ، لَوْ دَعَوتَنى حَتّى یَنْقَطِعَ أَوْصالُکَ مَااسْتَجَبْتُ لَکَ حَتّى تَرُدَّ مَنْ ماتَ عَلى ما دَعَوْتَه إِلَیْه فَیَرْجِعُ عَنْهُ .

 

به عزّتم سوگند ، اگر آن قدر مرا بخوانى و ناله بزنى که بند بندت از هم جدا گردد ، دعایت را مستجاب نمى کنم ، مگر آن که کسانى را که به آیین تو مرده اند و گمراهشان ساخته اى ( از حقیقت کارت با خبر سازى و ) از آیین باطل خویش برگردانى و آن ها هم بپذیرند و باز گردند . (16)

 

بى شک ، چنین کارى براى او ممکن نبود ، پس راهى براى توبه او هم باقى نمانده بود.

 

در همین راستا امام رضا (علیه السلام) حدیثى را از پدران گرامیش ، از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) نقل مى کنند که فرمودند:

 

إِنَّ اللهَ غافِرُ کُلِّ ذَنْب إِلاّ مَنْ أَحْدَثَ دیناً . (17)

 

خداوند هر گناهى را مى بخشد مگر کسى که دین تازه اى اختراع کند .


پى‏نوشتها:

1. سوره منافقون ، آیه 1 .

2. سوره منافقون ، آیه 5 ـ 6 .

3. سوره توبه ، آیه 80 .

4. سوره توبه ، آیه 80 .

5. سوره فتح ، آیه 11 .

6. سوره نساء ، آیه 48 .

7. سوره توبه ، آیه 113 .

8. سوره توبه ، آیه 114 .

9. بحارالأنوار، ج 67 ، ص 212 .

10. سوره نساء ، آیه 35 .

11. سوره اعراف ، آیه 28 .

12. سوره انعام ، آیه 163 .

13. المججة البیضاء ، ج 7 ، ص 63 ; نهج البلاغه ، حکمت 417 .

14. مستدرک سفیه ، ج 7 ، ص 601 .

15. بحارالأنوار ، ج 2 ، ص 154 .

16. وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 54 .

17. وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 55

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد