دانلود کتاب امام شناسی جلد 4
قال الله الحکیم فى کتابه الکریم:
و الذى اوحینا الیک من الکتاب هو الحق مصدقا لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذلک هو الفضل الکبیر [1]
«و آنچه از کتاب آسمانى قرآن به تو وحى فرستادیم آن حق است که کتب آسمانى قبل از خود را تصدیق مىکند، به درستى که پروردگار به بندگانش بصیر و آگاه است سپس این کتاب را به بندگان برگزیده خود به عنوان ارث سپردیم، بعضى از آنها به نفس خود ظلم کردند و بعضى راه عدالت و میانهروى پیمودند و بعضى به واسطه اعمال خیر گوى سبقت را از همگان به اذن خدا ربودند و این همان مقام فضل بزرگ الهى است».
آیه اول خطاب پروردگار است به حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در حقانیت کتابى که بر آن حضرت وحى شده است و آن همان قرآن مجید است که مصدق تمام کتب آسمانى که از طرف خدا بر پیغمبران گذشته نازل شده است مىباشد.آیه دوم راجع به انتقال همین قرآن کریم استبعد از پیغمبر به عنوان ارث بر بندگان برگزیده خدا.
معنای کتاب در آیه
گر چه بعضى از مفسرین در معنى کتاب تردید نموده و گفتهاند: شاید جنس کتابهاى آسمانى باشد یا خصوص تورات و انجیل باشد، لیکن این تردید به کلى از درجه واقعبینى ساقط است، چون الف و لام کتاب در این آیه براى جنس نیست، و لفظ تورات و انجیلى سابقا در آیات، نگذشته تا بعنوان الف و لام عهد، بر آنها دلالت کند بلکه چون در آیه قبل مراد از کتاب مسلما قرآن کریم است که بر پیغمبر وحى شده است و بلافاصله بعد از آن در این آیه ارث کتاب را براى برگزیدگان از بندگان خود قرار داده استیقینا الف و لام این کتاب براى عهد بوده و دلالتبر همان قرآن مجید دارد، و مفاد و مفهومش این خواهد بود که همین قرآن را ما به ارث به برگزیدگان از بندگان خود خواهیم داد.
و علت آنکه به صیغه ماضى بیان مىکند و می گوید: ارث دادیم، براى آن است که در حکم و قضاء الهى این ارث واقع شده و تسجیل و تثبیت گردیده، مثل آنکه اگر کسى براى فرزند خود وصیت کند که مثلا فلان مال را یا فلان کتاب را به او بدهند بعد از تثبیت وصیت و امضاى آن مىگوید: اى فرزند من وصیتخود را کردم و براى تو فلان مال یا فلان کتاب را دادم.و اهل ادب گویند که کارهائى که بعدا به طور حتم و یقین واقع خواهد شد در تعبیر کلام به منزله کارهاى واقع شده است.و مراد از ارث قرآن، انتقال قرآن استبه وارث از هر جهت، چون حقیقت معناى ارث در هر چیز انتقال قرآن استبه وارث از هر جهت، چون حقیقت معناى ارث در هر چیز انتقال آن چیز استبه دیگرى به طورى که در همان جهات، آن وارث، قیام به مصالح آن چیز کند و متکفل امور آن گردد.مثلا مالى که از کسى بعد از فوت به دیگرى ارث مىرسد معنیش این است که آن وارث در حکم آن ارث گذارنده در تمام جهات قرار مىگیرد و باید به مصالح آن مال از حفظ و رسیدگى و صرف در موارد صحیحه قیام و اقدام کند، و نیز تعلق ملکیت آن مال به همان نحو که بر او بود بر این نیز خواهد شد.
ارث در سلطنت و حکومت همین معنى را دارد، مىگویند: فلانى وارث سلطنت پدر شد، یا زید حکومتخود را به فرزندش به ارث سپرد، یا فلانى وارث علم پدر شد، یا فلانى از میان این همه فرزندان پدرش تنها وارث علوم و فنون او شد، یعنى آن علوم و فنون را این فرزند گرفت و از عهده آن برآمد.
منظور از ارث بردن قرآن
ارث قرآن مجید در این آیه مبارکه نیز همینطور است، یعنى خداوند عین آن حقیقتى را که از قرآن مجید بر پیغمبرش وارد کرده است از ظاهر آن مانند احکام عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، و قصص انبیاء و امتهاى گذشته، اخلاق و معارف دینى، توحید به تمام مراتب آن، و وعظ و وعد و وعید، مصالح و مفاسد و مراتب نفس و ظهور آن در عوالم دیگر، و از باطن قرآن مانند تاویل و تفسیر و کلیت و تطبیق و جرى و حقائق منطویه در آیات مانند حقیقت عالم طبع و عالم برزخ و صور مثالى، و عالم عقل و ملائکه و روح و مقامات آنها، و درجات ثوابکاران و درکات عاصیان و حقیقت و ادراک توحید خالص و واقعى و کیفیت احاطه اسماء و صفات الهى بر تمام عوالم و اندکاک اسماء و صفات در ذات، و حقیقت تجلى بر جمیع جهانها، و آیات الهیه آفاقیه و انفسیه و غیر اینها، تمام این حقایق را خدا به وارثان قرآن سپرده استبه طورى که جانشین و نازل منزله رسول خدا در همه این معانى خواهند بود، و حکم وجود باقیه رسول اکرم را در تکفل و حفظ و قیام به آن و اقدام به مصالح امت طبق مدلول آن را خواهند داشت.
بنابراین وارث قرآن یک نسخه تمام نما و کپیه وجود رسول خدا هستند، و قرآن به همان نحوه تجلى قرآن محکم و قرآن مفصل کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر [2]در وجود وارثین یکى پس از دیگرى متجلى خواهد شد، چون بین ارث گذارنده و وارث یک نسبت واقعى باید باشد، همه چیز به همه کس ارث نمىرسد، سلطنتبه فرزند وزیر یا وکیل ارث نمىرسد، فن طب طبیب به فرزند فلان روفتهگر ارث نمىرسد علم عالم به فرد جاهل و غیر قابل ارث نمىرسد.و از این دریچه مىتوان تماشا کرد که وارثین قرآن مجید از تمام افراد بشر شبیهتر و نزدیکتر به پیغمبر اکرم بوده و بلکه در صفات و صفاى باطن و استعدادات تلقى حقایق و بواطن قرآن مانند رسول اکرم وسیع الصدر و قوى القلب مىباشند.
و بنابر همین نکته خدا مىفرماید: ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا
«کتاب را به بندگان برجسته و برگزیده که آنها را از میان جمیع بندگان خود اختیار و انتخاب نموده و صافى و پاک آنان را برداشتیم سپردیم»، چون معنى اصطفا برگزیدن و انتخاب چیز صافى و بىغل و غش مىباشد.و جمله من عبادنا ظاهرا بیانیه است چون عبادنا براى تشریف، اضافه شده است و مىخواهد بفرماید که: آن برگزیدگان و وارثان قرآن بندگانى هستند که به ما نسبت بندگى و عبودیت دارند، مانند قول خداوند عزوجل:
و سلام على عباده الذین اصطفى [3]
«و سلام بر بندگان خدا آنان که برگزیده استخدا آنان را».
دانلود از سرور اول
دانلود از سرور دوم